یکی دو چیز، یه چیزهایی، برخی چیزها (اطلاعات مهم و کاربردی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After reading that book, I learned a thing or two about the history of art.
بعد از خوندن این کتاب، یه چیزهایی دربارهی تاریخ هنر یاد گرفتم.
She knows a thing or two about negotiation.
یکی دو چیز دربارهی مذاکره میدونه.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «a thing or two» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/a-thing-or-two